کد خبر: ۹۲۸۴
۲۲ تير ۱۴۰۳ - ۱۷:۰۰

شیما جلالی نخستین زن تیرانداز چپ دست کشور است!

کار را با مربی خوبی شروع نکردم، زیرا مدام چوب ناتوانی‌ام را بر سرم می‌زد و می‌گفت تو چپ‌دست هستی و در این رشته موفق نخواهی شد!او باتمسخر می‌گفت: تو برو چوب بگیر دستت و تمرین کن!

چپ‌ دست بودنم مرا از بقیه متمایز می‌کرد. همیشه بد‌ترین سلاح را در اختیار من قرار می‌دادند و من با همان سلاح بهترین تیر را می‌زدم. کار را با مربی خوبی شروع نکردم، زیرا مدام چوب ناتوانی‌ام را بر سرم می‌زد و می‌گفت تو چپ‌دست هستی و در این رشته موفق نخواهی شد!او باتمسخر می‌گفت: تو برو چوب بگیر دستت و تمرین کن! بهتر است به رشته ورزشی دیگری فکر کنی.

آن روز‌ها تمام تلاشم را برای موفق‌شدن انجام می‌دادم و حرف‌های مربی در من اثری نداشت. برعکس، هرچه مربی حرف ناتوانی را پیش می‌آورد، من توانایی‌هایم را افزایش می‌دادم و روش برخورد آن مربی را نعمتی تلقی کردم و به قول معروف کم نیاوردم.

این‌ها را شیما جلالی (محجوب)، یکی از موفق‌ترین ورزشکاران رشته تیراندازی و از هم‌محله‌ای‌های ما در بولوار خیام می‌گوید. بانویی که برای موفقیتش به مشکلات «نه» گفته و آنها را سیبل خود قرار داده تا بار دیگر نشان دهد بانوان جامعه ما ظرفیتی فراوان دارند.

انس با ورزش از کودکی

 شیما از سال‌۸۱ تیر‌اندازی را شروع می‌کند و سال‌۸۳ به‌صورت حرفه‌ای به آن می‌پردازد تا برای خود استادی شود. او حالا به‌صورت حرفه‌ای ورزش می‌کند و تاکنون بیش از ۵۰ تا ۶۰‌مدال کشوری و بین‌المللی در رنگ‌های مختلف برای خود و کشورش به ارمغان آورده است.

در کارنامه ورزشی او می‌توان دو مدال طلای مسابقات سال‌۸۸، کسب قهرمانی غرب آسیا در تهران و طلای انفرادی رشته «سه وضعیت در تیراندازی»، طلای تیمی رشته سه وضعیت (در رشته سه وضعیت، ۶۰‌تیر در اختیار ورزشکار هست که ۲۰‌تیر خوابیده، ۲۰‌تیر نشسته روی زانو و ۲۰‌تیر ایستاده زده می‌شود)، نقره مسابقات ۵۰‌متر درازکش، برنز انفرادی ۱۰‌متر بادی و نقره تیمی ۱۰ متر بادی، دو مسابقه جام جهانی در مونیخ آلمان، هشت مسابقه تیراندازی کاپ جهانی دیده می‌شود.

او در کویت، ایتالیا، بلغارستان، استرالیا، کویت، قطر، تایلند، مالزی، چین و آلمان به قهرمانی‌هایی دست یافته است و به‌خاطر کار خوبش همیشه جزو سه نفر اصلی تیم به شمار می‌آید.  شیما، فرزند کوچک خانواده‌ای است که مادر و پدرش با او حدود نیم‌قرن اختلاف سنی دارند و با این حال دوستی او با آنها در زمانه کم‌رنگ شدن ارتباط‌ها، مثال‌زدنی است. او از کودکی در کوهنوردی‌های پدر، پا‌به‌پای او و دست‌در‌دستش از کوه بالا رفته است.

این کوهنوردی‌ها بالاخره او را به سمت ورزش سوق می‌دهد تاجایی‌که ورزش، قسمتی مهم از زندگی‌اش می‌شود. شیما آن‌قدر با ورزش انس می‌گیرد که در نوجوانی، رشته تربیت بدنی را برای ادامه تحصیل برمی‌گزیند.


پدر و مادر و دیگر هیچ

مادر این جوان ۲۸‌ساله هم‌محله‌ای ما، ۷۵‌سال و پدرش حدود ۸۰‌سال دارد. حالا شیما دختری کوچک به نام رز دارد که او را هنگام حضور در تمرینات و اردو‌های تیراندازی، پیش مادرش می‌گذارد. شیما می‌داند که مادرش همان محبتی را که به او نثار کرده، به رز خواهد داشت.

این ورزشکار موفق که  برای کشورمان افتخارآفرینی کرده است، با اشاره به انتخاب این رشته ورزشی در دوران مدرسه‌اش می‌گوید: تنوع رشته‌های مختلف ورزشی، شرایطی را ایجاد کرد که بیشتر آن‌ها  را در دوران مدرسه تجربه کردم. دوران راهنمایی در تیم بسکتبال فعال بودم و رشته تربیت‌بدنی را برای ادامه تحصیل در مقطع دبیرستان انتخاب کردم. بسکتبال، هندبال و تیراندازی نیز از آن دسته ورزش‌هایی بود که با اشتیاق به آنها می‌پرداختم.

شیما ادامه می‌دهد: رشته تحصیلی‌ام سبب شد در تمام رشته‌های ورزشی تجربه‌ای به دست آورم و همین، کم‌کم مرا به سمت مسابقات دانش‌آموزی و کسب امتیاز و مقام‌های مختلف سوق داد. نخستین‌باری که ساچمه دستم گرفتم، چون چپ‌دست بودم، نتوانستم از این سلاح استفاده کنم و به‌سراغ تمرین با تفنگ رفتم.

 

برا‌ی تیراندازی هزینه‌ای نکردم

او که سال‌هاست با اشتیاق تیراندازی می‌کند و بیشتر تیر‌هایش به هدف می‌خورد، می‌گوید: تاحالا برای حضور در این رشته ورزشی، هیچ هزینه‌ای نکرده‌ام. اوایل ورودم به سالن ورزشی آستان قدس، سرپرست آنجا به من گفت «اگر۲۰‌تیری را که به تو می‌دهم، به هدف بزنی، همه امکانات سالن آستان قدس را برای تمرین تیراندازی در اختیارت قرار می‌دهم».  
جالب اینکه همه تیر‌ها را به هدف زدم و آنها نیز تجهیزات این رشته ورزشی را دراختیارم قرار دادند و حمایتم کردند.  

زوج تیرانداز

شیما جلالی درباره خاطرات زمان آشنایی با همسرش، رضا احمدی که او نیز مربی بین‌المللی تیراندازی است، می‌گوید: همسرم را برای نخستین‌بار در مسابقات قهرمانی تیر‌اندازی دانش‌آموزی کشور دیدم و بعداز چند سال، آن دیدار به ازدواج ختم شد.

او می‌گوید: نگاه من و همسرم به سمت استعدادیابی رفته است و این کار را از اقوام، همسایه‌ها و آشنایان آغاز کرده‌ایم. این مربی جوان هم‌محله‌ای ما معتقد است رشته تیراندازی از ۱۳، ۱۴سالگی استعداد‌یابی و پس‌از آن با جذب و پرورش استعداد، موفقیت کسب می‌شود. جلالی می‌گوید: ورودم به این رشته، براساس علاقه و مسابقه بود، ولی حالا کار، حرفه و شغلی برایم به‌شمار می‌رود.

 
تیر اعتماد‌به‌نفس در تیراندازی

شیما جلالی می‌گوید: از وقتی وارد رشته تیراندازی شدم و با علاقه و ممارست به آن پرداختم، دو برادرم نیز به این رشته علاقه‌مند و وارد این حرفه شدند. ازآنجاکه کوچک‌ترین عضو خانواده بودم، همیشه چیزی را که نیاز داشتم، تهیه می‌کردند و انتخاب برایم مشکل بود.

اما از وقتی وارد ورزش تیراندازی شدم، این رشته سبب شد قدرت تصمیم‌گیری‌ام افزایش یابد و در استقلال زندگی شخصی بسیار کمکم کرد.  احتمالا دختر جلالی، رز نیز باوجود پدر و مادری تیرانداز، آینده‌ای روشن در تیراندازی کشور خواهد داشت. البته مادر و پدرش نیز برنامه‌هایی برای ورزشکار‌بودن رز تازه‌به‌دنیاآمده دارند!  

 

چـپ دسـت!


نخستین بانوی تیرانداز حرفه‌ای چپ‌دست در کشور

شیما نخستین تیرانداز مدال‌آور و تنها قهرمان چپ‌دست تیراندازی بین خانم‌های فعال در این رشته ورزشی است. او عنوان می‌کند: برایم افتخار است که به تیم ملی راه پیدا کرده‌ام؛ در مسابقات انتخابی تیم ملی جوانان کسی تابه‌حال چنین جسارتی از خود نشان نداده است.

اراده قوی او باوجود نبود امکانات مناسب، سبب شگفتی همه می‌شود. با این قهرمانی‌ها حالا دیگر او صاحب‌نام است و برای همین برایش تفنگی مناسب تهیه کرده‌اند؛ تفنگ خفیف یا جنگی مخصوص چپ‌دست‌ها.

 
۸ سال تلاش و ۷ نتیجه فراکشوری

او به یکی از خاطرات ورزشی‌اش اشاره می‌کند و می‌گوید: یکی از زیبا‌ترین خاطراتم، روزی بود که در آلمان روی سکو رفتم و خیلی خوب مسابقه دادم. حتی از کسانی که قبلا در مسابقات المپیک شرکت داشتند، بهتر بودم؛ برخی از هم‌رده‌هایم با ۹‌سال تلاش موفق به این کار نشده بودند.

شیما خاطرات تلخی نیز از دوران پر‌فراز‌و‌نشیب ورزشی‌اش دارد. می‌گوید: باوجود اینکه جزو سه نفر اول در مسابقات قهرمان کشوری و قبل از بازی گوانگجو در مسابقات آزاد بین‌المللی قهرمان کشوری هم جزو رکوردداران اول تیم ملی بودم، متاسفانه مرا برای مسابقات آسیایی گوانگجو اعزام نکردند و زحمت چهار سالم با یک تصمیم لحظه‌ای به هدر رفت.

هشت سال برای این ورزش تلاش کردم و تاکنون با شرکت در مسابقات گوناگون، هفت نتیجه فراکشوری را در این رشته از آن خود ساخته‌ام.

 

ورزشکاران این رشته از توانایی فراوانی برخوردارند

این مربی تیراندازی محله‌مان عنوان می‌کند: این ورزش، ویژه سن و سال خاصی نیست و همه می‌توانند به آن بپردازند. انجام این ورزش، انگیزه‌ای می‌شود تا هر فرد با معرفی این رشته به اعضای خانواده یا دوستانش، بر تعداد علاقه‌مندان به این رشته بیفزاید.  

از زیبا‌ترین خاطراتم روزی بود که در آلمان روی سکو رفتم.نتیجه عالی بود

حرفه‌ای  بودن نیاز نیست 

این هم‌محله‌ای ورزشکارمان یادآور می‌شود: تیراندازی با تفنگ و تپانچه بادی به دلیل رقابت زیاد و حساسیت‌هایی که دارد، یکی از مهیج‌ترین رشته‌های ورزشی به شمار می‌رود.

برای بهره‌مندی از هیجان فراوان آن هم نیاز نیست وارد دنیای حرفه‌ای این ورزش شوی؛ چون هر فرد مبتدی نیز می‌تواند با قرارگرفتن در پشت تفنگ، تپانچه و سیبل، لحظات جذابی را سپری کند. این ورزش مانند دیگر رشته‌های ورزشی لباس ویژه‌ای در دو نوع لباس چرمی و برزنتی دارد و ثابت‌نگه‌داشتن بدن و جلوگیری از لرزش از ویژگی‌های این لباس‌هاست.


ورزش، آغاز خاصی ندارد

شیما جلالی با اینکه سن زیادی ندارد، به کم‌شدن روابط در دوره فعلی اشاره می‌کند و می‌گوید: اگر فردی ورزشکار باشد و در گروه‌های ورزشی شرکت کند، معمولا می‌تواند بیشترین نوع تعامل را با اطرافیان که بیشترشان ورزشکار هستند، برقرار کند.

ورزش، یک کار گروهی و ارتباطی است و هر فردی می‌تواند با ورود به عرصه‌های گوناگون ورزشی، زمینه‌ای مناسب برای دوستی، تعامل و ارتباط ایجاد کند. او همچنین با بیان خاطره‌ای یادآور می‌شود: پس از سال‌ها فعالیت در رشته تیراندازی، با گروه‌های مختلف سنی در ارتباط بوده‌ام و مشاهده کرده‌ام که بیشتر آنها را جوان‌ها تشکیل می‌دهند.

در این بین، خیلی از این اقشار در ورزش تیراندازی با هم آشنا و حتی این آشنایی منجر به دوستی‌های طولانی شده و گاه به خویشاوندی ختم شده است. این مربی تیراندازی با اشاره به فعالیت‌های گروهی بین ورزشکاران می‌گوید: هر فردی با ورود به دنیای ورزش می‌تواند دنیای تازه‌ای را تجربه کند و این تازگی همیشه برای او هیجان‌انگیز و بااهمیت خواهد بود.

 جلالی می‌گوید: ورزش حالا قسمتی از زندگی روزمره‌ام شده و حتی وقتی ذهنم درگیر مشکلی است، با پرداختن به ورزش به آرامش می‌رسم. درواقع نقش ورزش در زندگی روزمره من، جایگاه ویژه‌ای دارد و شاید اگر همسرم ورزشکار نبود و این حس مشترک وجود نداشت، کمتر می‌توانستم از آن بهره ببرم.


اجرای مسابقه ورزشی بین همسایگان و اقوام

او ادامه می‌دهد: باید ورزش در همه خانواده‌ها نهادینه شود و این موضوع ممکن نیست مگر با مشارکت و اهمیت‌دادن به آن، آن هم به کمک همه اعضای خانواده. جلالی با بیان یک مثال می‌گوید: خیلی‌ها را می‌شناسم که با حضور و شرکت در یک رشته ورزشی، زندگی‌شان پراز هیجان و نشاط شده است؛ فرقی نمی‌کند چه ورزشی، فقط باید به آن پرداخت و مشغول شد.

این مربی مدال‌آور محله‌مان در پایان یادآور می‌شود: خانواده‌ها و به‌ویژه بزرگ‌تر‌های خانه می‌توانند زمینه اهمیت و توجه به ورزش را در خانه و حتی بیرون از خانه تقویت کنند.

هفته‌ای یک بار کوه رفتن خانوادگی، دوچرخه‌سواری، استفاده از وسایل ورزشی در خانه، فراهم‌آوردن زمینه‌های ورزشی و اجرای مسابقات بین اقوام و همسایه‌ها می‌تواند نقشی تاثیر‌گذار در اقشار گوناگون جامعه داشته باشد.


 * این گزارش شنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۲ در شماره ۶۴ شهرآرا محله منطقه یک چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44